یک بیماری همه گیر در سیلیکون ولی وجود دارد. استارت آپ ها را بیمار می کند و 90+٪ از همه مشاغل کوچک با شکست مواجه می شوند. این ویروس در چین یا هیچ کشوری شروع نشده است. در بازارهای خیس شلوغ و کثیف از حیوانات مختلف که ژنها را با هم عوض میکردند، شروع نشد. این کار با گوگل و فیس بوک و طمع بی امان آنها برای سود آغاز شد.
من در حال حاضر در برکلی هاس به دانشجویان استارت آپی راهنمایی می کنم. من همچنین به کارآفرینان در استنفورد و کال آموزش میدهم که چگونه به آن 10 درصد توهمی دست یابند. پایدار موفقیت تجاری بدون استثنا، همه دقیقاً به همان روش عقبنشینی شروع به کار میکنند.
1. آنها کسب و کار خود را با توسعه محصول یا خدمات خود آغاز می کنند.
این کارآفرینان زمان و اغلب پول خود را برای ایجاد یک MVP (حداقل محصول قابل دوام) سرمایه گذاری کرده اند، مفهومی که توسط اریک ریس در سال 2011 معرفی شد، و دومین دلیل از 3 دلیل اصلی شکست اکثر استارت آپ ها. هرگز کسب و کار خود را با تولید دو سوم ایده به امید “پیدا کردن” مشتریان خود شروع نکنید و آنها تا به شما بگویم چگونه پیشنهاد خود را بهبود دهید. در حقیقت، تولید پیشنهاد اولیه شما اصلاً راه اشتباهی برای شروع هر کسب و کاری است.
2. استارت آپ با MVP توسعه یافته خود، کمپین های بازاریابی «دیجیتال» ایجاد می کنند.
آنها وبسایت خود را راهاندازی میکنند و تبلیغات SMM (بازاریابی رسانههای اجتماعی) و PPC (پرداخت به ازای کلیک) را برای جلب توجه ایجاد میکنند. Impressions، Engagements و Likes عملاً بی معنی هستند. مطمئناً، برندسازی برای ایجاد آگاهی از یک استارتاپ ضروری است، اما حراجی مواردی هستند که باعث موفقیت یک تجارت می شوند. حراجی. خودشه. بدون فروش، یا اشتراک پولی، یا کمک های مالی در سازمان های غیرانتفاعی، شما یک سرگرمی دارید، نه یک تجارت قابل دوام
بیایید واقعی شویم. استفاده از Google Ads یا قرار دادن تبلیغات فیس بوک بسیار ساده است. این پلتفرمها سالانه میلیونها دلار خرج میکنند تا کارآفرینان را متقاعد کنند که کوبیدن شبکه با تبلیغات مزخرف باعث موفقیت شرکت شما میشود. مزخرفه. آنها به شما دروغ می گویند و 3000 تا 5000 دلار شما را به جیب می زنند ماهانه تا موتورهای هوش مصنوعی خود را آموزش دهند تا کسب و کار شما را بهتر از آنچه می توانید هدف قرار دهند. در واقع، شما باید قبل از قرار دادن هر گونه تبلیغات یا حتی توسعه وب سایت خود، مخاطبان هدف خود را بشناسید.
فراتر از گوگل و فیس بوک، ده ها هزار آژانس «دیجیتال مارکتینگ» وجود دارد که همان گوگل و فیس بوک را به شما می فروشند. آنها قول می دهند که اگر پول خود را با آنها خرج کنید به شما درآمد خواهند داد زیرا به همان اندازه که این پلتفرم ها برای شما ساخته اند، قرار دادن این تبلیغات PPC برای آنها آسان است. از خرید ویروس کشنده آنها دست بردارید!
در واقعی ROI در “تبلیغات دیجیتال” بسیار سخت است. گوگل، فیسبوک و آژانس های «دیجیتال» دستیابی به این آمار را تقریباً غیرممکن می کنند. با توجه به بررسی واقعیت ROI تبلیغات “دیجیتال”. مجله موتور جستجو: «میانگین ROAS (بازده هزینه تبلیغات) برای حسابهای کوچک 1.5 تا 1 درصد است — یا به سختی حتی شکستن” علاوه بر این، PPC یا CPC به معنای هزینه هر کلیک است، نه حراجی. تخمین زده می شود که 25 تا 40 درصد از کل کلیک ها روی تبلیغات جعلی هستند، به این معنی که شما برای کلیک هایی که از روی مزارع کلیک کنید در فیلیپین، یا سیستمهای خودکاری که برای سودآوری گوگل در حین هزینهسازی طراحی شدهاند شما برای هر کلیک تقلبی
3. استارتآپ با پیشنهادات فریمیوم به دنبال «ایجاد سهم بازار» میرود، به این امید که در آینده نظری کاربران را به مشتریان پولی تبدیل کند.
این است آسان برای وادار کردن مردم به امتحان کردن، یا حتی استفاده رایگان از پیشنهاد شما، در حالی که هیچ پوستی – پولی – در بازی ندارند. فروش به معنای جذب مردم به پرداخت برای پیشنهاد/های شما به دست آوردن فروش واقعی بسیار سخت تر است!
برای به دست آوردن فروش واقعی، ابتدا باید چشم انداز رقابتی محصول یا خدمات خود را درک کنید. بسیاری از استارتآپها نمیدانند سهم بازاری که به دنبال آن هستند توسط شرکت دیگری با پیشنهادات مشابه یا مشابه به دست آمده است. و در اینجا یک هشدار به همه کارآفرینانی که فکر می کنند پیشنهاد شما است بنابراین منحصر به فرد هیچ چیز مانند آن وجود ندارد. مزخرف. در عرض 5 دقیقه می توانم پیشنهادهای مشابهی را برای تقریباً هر چیزی پیدا کنم. حتی اگر پیشنهاد شما چند زنگ و سوت بیشتر داشته باشد، جذب مردم به آن سخت است پرداخت برای تغییر از چیزی که به استفاده از آن عادت کرده اند.
اول از همه، بازاریابی “تبلیغات دیجیتالی” نیست“
پخش، به روابط عمومی، به شبکه، ROI از این رسانه ها به طور متوسط بین 2-20+٪ است. خیلی بیشتر نسبت به ROI 0.05-1% تبلیغات “دیجیتال”.
کسب و کار، هر تجارت، با بازاریابی آغاز می شود. صرف نظر از اینکه محصولات یا خدمات شما چقدر عالی هستند، کسب و کار شما بدون بازاریابی مداوم محصولات شما موفق نخواهد بود. برندسازی یک است ابزار بازاریابی – کمپین هایی با هدف افزایش آگاهی از پیشنهادات و شرکت شما. و بازاریابی اشکال مختلفی دارد، بسیار فراتر از ROI بسیار پایین کمپین های “دیجیتال”.
بازاریابی روند بسیار پیچیدهتر از طراحی لوگو، راهاندازی یک وبسایت و سرکوب اینترنت با «تبلیغات دیجیتال»، ارگانیک یا پولی است. قبل از اینکه پیشنهاد خود را بسازید، یک بنیاد بازاریابی برای استارتاپ خود (یا کسب و کار موجود-) بسازید. دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است) برای ایجاد شکوفایی، پایدار شرکت.
قبل از سرمایهگذاری زمان و پول برای ساخت یک محصول یا خدمات، سپس ساعتها و دلارهای بیشماری را برای تبلیغات آن هدر دهید، هر استارتآپ یا سرمایهگذاری تجاری را با تولید هر پیشنهاد آغاز کنید. اندیشه.
تولید آغاز می شود با صمیمی شدن با پیشنهادی که امیدوارید ایجاد کنید. فهرستها، فهرستهای واقعی و فیزیکی از ویژگیهای ایدهتان، و مزایا یا راهحلهایی که ویژگیهایی که پیشنهاد بالقوه شما ارائه میدهد، تهیه کنید. در مرحله بعد، لیست هایی از سازمان بهداشت جهانی از ویژگی های پیشنهادی شما بهره مند خواهد شد. اینها مخاطبان هدف شما هستند مردم شما پیشنهاد خود را به بازار عرضه خواهید کرد. این لیست ها نیز ارائه می کنند بازاریابی محتوای سئو زمانی که فرآیند ایجاد کمپین های تبلیغاتی را شروع می کنید.
تولید پیشنهاد/های خود به معنای انجام آنالیز رقابتی هر ماه یا بیشتر است، تا مطمئن شوید که شرکتهایی که پیشنهادات مشابه تولید میکنند و سهم بازاری که جمعآوری میکنند، میدانید. اگر استارتآپ شما اصلاً موفقیتی داشته باشد، دیگران کارهایی را که شما انجام میدهید کپی میکنند و همان اهدافی را که شما امیدوارید جذب کنید دنبال میکنند و حفظ میکنند. درک آنچه که رقبای شما دارد به شما کمک می کند تا مشخص کنید چه چیزی پیشنهاد شما را منحصر به فرد می کند. بازاریابی استارتاپ شما همیشه باید UVP های شما (پیشنهادهای ارزش منحصر به فرد) را بفروشد – چیزی که باعث پیشنهاد شما می شود بهتر نسبت به رقبای شما
این هست یک مقدار زیادی توسعه محصولات و خدمات سرگرم کننده تر – تبدیل یک مفهوم به واقعیت – از تولید یک ایده. تولید زمان بر و جزئی گرا است و در مقایسه با آن کشش دارد. اگر می خواهید خوش بگذرانید، از سرگرمی خود در ایجاد پیشنهاد لذت ببرید. اگر میخواهید جزو 10 درصدی باشید که شرکتهای پایدار میسازند، باید اولین زیر نظر استارتاپ خود یک بنیاد بازاریابی بسازید که با تولید هر پیشنهاد بالقوه شروع می شود.
این محتوا توسط تیم رسانه و تبلیغات بی ریل تهیه شده است.
منبع