راهنمای گام به گام (همراه با مثال) برای ساختن عرشه مستقل عالی

فریلنسینگ کار جانبی من است و همیشه خواهد بود. من عاشق کار تمام وقتم و فرصت هایی هستم که در این صنعت وجود دارد. با این حال – در سطح فعلی من، دستمزد شگفت انگیز نیست و من پول را دوست دارم.

نه فقط پول، بدیهی است. من دوست دارم که این فرصت را به من می دهد تا پروژه ها و صنایع جدید را کشف کنم. افزایش اعتماد به نفسی که از راه اندازی این مشاغل به همراه آموخته ها و مهارت های جدید به دست می آورم، همه به کار روزانه من نفوذ کرده و باعث شده اند که من بهتر شوم – در همه جا برنده شدم!

در ژوئیه سال 2021، من یک قطعه نوشتم که اولین تلاشم را در زمینه مشاغل آزاد توضیح داد جایی که من در ماه اول 7800 دلار درآمد داشتم و استراتژی خود را برای انجام این کار مشخص کردم. از زمان انتشار آن مقاله، متداول‌ترین سؤالات بعدی در مورد مشتریان احتمالی سردرگم و به طور خاص، این زمین زمین جادویی که من هم به آن اشاره می کنم چه بود؟

ببین، من بهترین نیت را برای نوشتن آن قطعه داشته ام، صادقانه بگویم – من برای نگهبانی اینجا نیستم! اما من فقط سرم شلوغ بود مشغول کار 9 تا 5 ساله، مشغول زندگی کردن، و مشغول کار آزاد.

واقعا خوب پیش میرفت

بین 1 ژانویه 2022 و 31 مارس – من به خانه رفتم 25,256.32 دلار. خالص.

این پول نقد در جیب من است – همه مالیات های پرداخت شده، هزینه های تحت پوشش.

8000 دلار اضافی در ماه.

صادقانه بگویم، می توانستم خیلی بیشتر بسازم. من مقدار زیادی از کار را رد کرده ام زیرا برای من، این کار همیشه بخشی از کار بوده است، در حالی که من حرفه خود را در صنعتی که دوست دارم ایجاد می کنم. من هم معتقدم زندگی برای زندگی کردن است و همین مقدار برای من کافی است. من می‌خواهم کارهایی انجام دهم – نه اینکه تمام روز را فقط به کامپیوتر ببندم.

من بسیاری از این موفقیت را، به ویژه کسب مشاغل جدید، به روشی که برای پروژه ها و مشتریان ارائه می دهم نسبت می دهم. در واقع، مشتریان به صراحت به من گفته اند که من را رزرو کرده اند زیرا آنها از نحوه ارائه اطلاعاتم خوششان آمد. من در واقع پس از آن به رزرو شغل برای آن دسته از مشتریانی پرداخته‌ام که در آن عرشه‌هایشان را در بخش‌های دیگر کسب‌وکارشان دوباره کار می‌کنم.

به طور خلاصه – اگر بتوانید بر یک عرشه مسلط شوید، می توانید به فریلنسینگ مسلط شوید.

این چیز چوبی نیست که خانه شما را احاطه کرده است! این مشتریان را نفرستید! لول شوخی افتضاح. متاسف.

اساساً، عرشه یک سند PDF است که برای برقراری ارتباط با مشتریان در نقاط مختلف معاملات شما استفاده می شود. همه کسب و کارها به نوعی از عرشه نیاز دارند. اما اگر شما یک فریلنسر یا کسب و کار کوچک هستید، موارد کلیدی شما عبارتند از:

• زمین بازی: استاندارد سهام شما ما این هستیم، این کاری است که انجام می‌دهیم، هزینه ما این است (اگر نرخ‌ها را تعیین کرده باشید) – این را روی دسک‌تاپ خود نگه می‌دارید، آماده ارسال در لحظه برای هر کسی که درخواست می‌کند.
• پیچ سفارشی اولیه: استاندارد سهام شما، متناسب با یک مشتری خاص – این چیزی است که ما می توانیم برای آن انجام دهیم شما. چند اسلاید اضافی با اطلاعات خاص تر، شروع فکر و غیره.
• عرشه های خلاقانه / مدیریت پروژه در حال انجام – هنگامی که مشتری رزرو شد، از آنها در طول معاملات خود برای ارائه ایده ها، مفاهیم، ​​محدوده پروژه و جدول زمانی استفاده کنید.

یک عرشه همه چیز را بهتر می کند. اگر اطلاعاتی را بر خلاف یک سند word در یک عرشه قرار دهید، فوراً 100 برابر حرفه ای تر و شایسته تر به نظر می رسید.

برای من، با ارزش ترین عرشه های بالا، و آن چیزی که به بیشترین تجارت تبدیل شده است، است پیچ سفارشی اولیه – و این چیزی است که من امروز می خواهم شما را از آن عبور دهم.

اگر شما یک فریلنسر هستید، یک فروشنده هستید. و وقتی نوبت به «فروش» می‌رسد، مهم است که به خاطر داشته باشید که مهارت‌های خود را نمی‌فروشید، بلکه راه‌حل هر مشکلی را که مشتری‌تان وجود دارد را می‌فروشید.

پس این در عمل چگونه به نظر می رسد؟

کسب و کار اصلی من استراتژی محتوا است. بنابراین، در یک مثال کاملاً تخیلی، بیایید بگوییم که من با برند کاملاً تخیلی در حال گفتگو هستم “آرایشی پاپایا”، مناقصه استخدام برای توسعه یک استراتژی محتوا برای حضور وب / رسانه های اجتماعی خود.

در این مثال، من قبلاً چند ایمیل رد و بدل کرده‌ام و یک تماس اولیه سریع داشتم – جایی که اطلاعات کلیدی در مورد برند، اهداف، مخاطبان و چالش‌هایی که می‌خواهند بر آنها غلبه کنند جمع‌آوری کرده‌ام.

برای برنده شدن این مشتری و بستن معامله، اکنون باید نشان دهم:

• که من مشکل آنها را درک کنم
• که بتونم مشکلشون رو حل کنم
• چگونه مشکل آنها را حل کنم
• فرآیند چگونه به نظر می رسد / هزینه

من باید این را به طریقی با آنها در میان بگذارم که بتوان آن را به صورت داخلی به اشتراک گذاشت و برای تصمیم گیری به تیم گسترده تر آنها منتقل کرد.

من به یک عرشه نیاز دارم

پس بیایید این را اسلاید به اسلاید تجزیه کنیم…

کاملاً توضیحی – بدیهی است که از مارک و رنگ های خود استفاده کنید تا در همه جا یکدست باشید.

کل این عرشه نمونه با استفاده از یک الگوی اولیه از ایجاد شده است کانوا – من فقط متن را تغییر دادم و چند عکس مختلف انداختم. به همین راحتی!

از مرور کلی غافل نشوید. وقتی برای اولین بار این کارها را شروع کردم، فکر می‌کردم که کمی بیش از حد واضح، تقریباً رسمی و خفه‌کننده به نظر می‌رسند – اما این کار به این دلیل کار می‌کند که به مکالمه ساختار می‌دهد و به راهنمایی مشتری احتمالی شما از طریق پیشنهاد کمک می‌کند.

• از تصاویر استفاده کنید – حتی اگر کاری که انجام می‌دهید ربطی به تصویرسازی ندارد، از عکس‌هایی استفاده کنید که مرتبط با مکالمه هستند. تصاویر را از وب سایت آنها بگیرید، از نمونه کارهای قبلی استفاده کنید، تصاویری که منعکس کننده حال و هوا هستند، حتی فقط لوگوی آنها – اما آن را بصری کنید!
• اهداف پیشاپیش – نشان دهید که می‌دانید آن‌ها چه کاری می‌خواهند انجام دهند. از زبان آنها برای نشان دادن تجربه خود استفاده کنید و هر اصطلاح فنی مرتبط از صنعت خود را اضافه کنید. در مثال بالا، من فقط آنچه را که آنها به من گفته اند که می خواهند انجام دهند، فهرست کرده ام و با عباراتی مانند اضافه کردم صدای برند، تعامل، و تبدیل، تا نشان دهم که می دانم درباره چه چیزی صحبت می کنم. اگر نمی دانید اهداف آنها چیست، آن را عمومی نگه دارید. هر برندی می خواهد مخاطبی ایجاد کند، تعامل را افزایش دهد و درآمد بیشتری کسب کند.
• در این سند چیست؟ – من می خواهم یک نمای کلی از آنچه در سند وجود دارد ارائه دهم تا به تعیین جایی که با هم می رویم و برای ارجاع آسان آنها کمک کند.

این مسیر آسانسور شماست – شما چه کسی هستید، چه کار می کنید و چگونه به مردم کمک می کنید.

• روی کمک کردن تمرکز کنید – همانطور که در بالا می بینید، در آن پاراگراف اول به نحوه کمکم می پردازم. من به مخاطبان، تعامل و فروش ارائه می کنم. من در مورد کاری که انجام می دهم، در رابطه با اینکه چگونه به مشتریان کمک می کند، صحبت می کنم. شما کاملاً می توانید چیزهای بیشتری در مورد خود بگنجانید، اما مطمئن شوید که از قبل نحوه کمک خود را دریافت می کنید.
• می تواند بیش از یک اسلاید باشد– نمونه کارهای قبلی؟ عالی. مطالعات موردی؟ باور نکردنی هر چیزی که احساس می کنید بهترین فروش را دارد.
• آن را مرتبط نگه دارید – ببینید همه ما دوست داریم در مورد خودمان و کاری که انجام می دهیم صحبت کنیم. این بخش مهمی از فروش است، اما مرز خوبی بین کمک و ممانعت است. شما نمی خواهید مشتریان بالقوه علاقه خود را از دست بدهند یا اینقدر زود خسته شوند.
• باز هم از تصاویر استفاده کنید – به عنوان یک قاعده، از تصاویر یا گرافیک ها (مانند یک آمار بزرگ، نقل قول ها و غیره) در سراسر عرشه خود استفاده کنید. آنها به بالا بردن کمک می کنند، شما فقط یک صفحه متن نمی خواهید.

اینجا جایی است که درباره کاری که قرار است انجام دهید صحبت می کنید. فکر می‌کنم نشستن من در اینجا و ارائه یک برنامه محتوای تخیلی برای یک برند لوازم آرایشی خیالی کمی بی‌معنی است، زیرا واقعاً به کاری که می‌خواهید انجام دهید بستگی دارد.

اما در اینجا توصیه هایی وجود دارد که تقریباً برای همه خدمات قابل استفاده است:

• برند را همیشه در ذهن داشته باشید – ابتدا به بزرگترین مشکل/درخواست آنها رسیدگی کنید. به عنوان مثال، اگر پاپایا لوازم آرایشی به من گفته بود:ما یک برنامه محتوایی می‌خواهیم که بتوانیم خودمان با تیم بسیار کوچکمان اجرا کنیم، زیرا بودجه‌ها محدود است.»، سپس من با آن رهبری می کردم.
• لازم نیست همه آن را به اشتراک بگذارید – به یاد داشته باشید، شما هنوز برای کار آماده هستید، بنابراین همه آن را اکنون انجام ندهید! نقاط گلوله ساده خوب هستند – تمام خدماتی را که می‌توانید ارائه دهید فهرست کنید و سپس آن‌ها را در اسلاید ساختار هزینه‌های خود بعداً در عرشه بسته‌بندی کنید.
• همه یک تابلوی خلق و خو را دوست دارند – مشتریان برای آنها دیوانه می شوند. این می تواند اسلایدی از تصاویر باشد که نشان دهنده لحن، تصاویر صفحه نمایش محتوای مشابه است که شما را برای این پروژه الهام می بخشد. این در واقع فقط یک صفحه از تصاویر است – به راحتی جمع کردن آنها برای کمک به درک ایده های شما.
• شامل یک جدول زمانی – بسته به مقیاس پروژه، این می تواند یک اسلاید کامل با اطلاعات دقیق یا چند نقطه ساده باشد. قرار گرفتن در همان صفحه با مشتری از همان روز اول به ایجاد اعتماد کمک می کند و به اطمینان از تکرار تجارت کمک می کند.
• لازم نیست یک اسلاید باشد – این باید بزرگ‌ترین بخش پروپوزال شما باشد، زیرا مهمترین چیز برای مشتری احتمالی است.

من عاشق استراتژی محتوا هستم و گاهی اوقات نمی‌توانم باور کنم که مردم می‌خواهند به معنای واقعی کلمه برای ایده‌های ارائه شده‌ام به من پول بدهند. اما آنها انجام می دهند! و من نباید نسبت به آن احساس عجیبی داشته باشم. برای اکثر پروژه‌ها، من با هزینه ثابت کار می‌کنم، زیرا نرخ‌های ساعتی ممکن است برای دستکاری در پروژه‌های متعدد آزاردهنده باشد و متوجه شده‌ام که اکثر مشتریان دوست دارند از قبل بدانند که چه چیزی می‌پردازند.

این اسلاید را واضح و ساده نگه دارید. این باید مستقیماً با رویکردی که در اسلایدهای 4-6 ارائه کرده‌اید مطابقت داشته باشد و شامل هر گونه افزودنی یا اضافی باشد. اگر به دنبال نکاتی در مورد نحوه قیمت گذاری کنسرت های خود هستید — این مقاله را بررسی کنید.

بسته کردن آن عالی است و حتی بهتر است آن را در حال حرکت نگه دارید. تا جایی که ممکن است زمان ها و تاریخ هایی را برای پاسخگویی افراد و حفظ شتاب در نظر بگیرید.

در ساده‌ترین حالت، این تنها چیزی است که برای ایجاد یک عرشه عالی نیاز دارید که به شما کمک می‌کند در میان انبوه فریلنسرهایی که برای کنسرت رقابت می‌کنند متمایز شوید.

در حالی که این ممکن است کار زیادی به نظر برسد، اگر در مورد آن باهوش باشید، می توانید تقریباً با ایجاد یک الگوی عالی و سپس صرفاً انداختن اطلاعات مربوطه یا انجام تنظیمات کوچک سریع، فرآیند را خودکار کنید. اکثر برندها و مشتریان اهداف مشابهی دارند و به دنبال نتایج یکسانی هستند.

به عنوان نکته پایانی، می خواهم چند تا از آموخته های متفرقه چند ماه اخیر را به اشتراک بگذارم تا اشتباهات من را تکرار نکنید!

• مراقب اندازه فایل خود باشید – برخی از شرکت‌ها پیوست‌ها را با اندازه معین مسدود می‌کنند، بنابراین از یک کوچک‌کننده PDF مانند PDF سنگین استفاده کنید تا آن را تا حد امکان کوچک کنید.
• از WeTransfer برای عرشه های زمین اولیه خودداری کنید – هنگامی که مشتری را رزرو کردید و شروع به اشتراک گذاری خلاقانه کردید، WeTransfer عالی است، اما در فرآیند مناقصه بهتر است به عنوان یک پیوست ارسال شود زیرا دانلود کار اضافی ایجاد می کند و می خواهید تا حد امکان آسان باشد.
• از یادداشت جلد خود استفاده کنید – در هنگام ارسال سند، قدرت یک یادداشت جلد را کم تخمین نزنید! اطلاعات کلیدی را در ایمیل خلاصه کنید تا سردرگمی ایجاد نشود.
• از تعقیب نترسید – فقط به این دلیل که کسی به شما مراجعه نکرده است، به این معنی نیست که نه است. مردم فراموش می کنند، مردم اولویت های دیگری دارند. اگر نشنیدی، تعقیب کن، تعقیب کن، تعقیب کن!

فریلنسینگ مبارک!