به گزارش بی ریل
روندهای رسانه های اجتماعی به طور مداوم در حال تحول و تغییر هستند و روزهایی که داستان نویسی شک و تردید تلقی می شد گذشته است. البته، این بسیار چالش برانگیز است که تمام تلاش خود را در نوشتن، ویرایش و بازبینی به کار گیرید، دریافت نظرات منفی خسته کننده است.
برخی از نویسندگان تسلیم شده اند، اما هنوز، برخی از نویسندگان داستانی شگفت انگیز هستند که برای رسیدن به اهداف خود سخت کار کرده اند.
و در میان فهرست نویسندگان داستانی موفق، ما خوشحالیم که دونا بی مک نیکول را به عنوان مشتری خود داریم. دونا نویسنده ای است که خود منتشر کرده است و صاحب وبلاگی با نام «دونا بی مک نیکول» است. پس از بازنشستگی از حرفه فناوری اطلاعات، او دست خود را در داستان نویسی امتحان کرد و همه چیز از اینجا شروع شد.
امروز، Social Champ از او در مورد کل سفرش پرسید و این چیزی است که او باید بگوید و چگونه Social Champ به او کمک می کند تا وبلاگ خود را سر به فلک بکشد.
من در 50 سالگی از حرفه فناوری اطلاعات بازنشسته شدم و به نوشتن غیرداستانی خود برای چاپ و وب سایت ادامه دادم. خیلی زود پس از آن تصمیم گرفتم به داستان نویسی بپردازم. من با داستان های کودکانه و عاشقانه های شیرین شروع کردم. سپس تشخیص داده شد که شوهرم به سرطان مبتلا شده است، و همه اینها در پشت مشعل قرار گرفت.
به سرعت تا سال 2007، شوهرم سه سال پیش از آن به سرطان خود تسلیم شده بود. من خانه مان را فروخته بودم و به عنوان یک RVer تمام وقت راهی جاده شده بودم. در سال 2008، در یک رالی RV در وایومینگ با همسرم که اکنون اکنون هستم آشنا شدم. در تریلر چرخ پنجم 41 دقیقه اسباببازی او، ما به سفر در کشور و موتورسیکلتهای هارلی دیویدسون خود ادامه دادیم.
در سال 2012، پس از اینکه یکی از دوستان و همکارهای RVer اولین کتاب داستانی خود را با موفقیت منتشر کرد، تصمیم گرفتم آن را امتحان کنم. من در آن سال سه کتاب را خودم منتشر کردم: دوباره خانه (یک عاشقانه شیرین) و دو کتاب اول از مجموعه رمز و راز کلوندایک من، نه یک زمزمه و به سختی یک جرقه.
از آن زمان، چندین کتاب دیگر در مجموعه کلوندایک، چهار کتاب از سری C’Mon Inn Mystery، و دو سری جدید در ژانر رمز و راز دنج را نوشته و منتشر کردم. داستان های کوتاهی هم دارم که در چندین گلچین منتشر شده است.
در حالی که من همیشه عاشق خواندن کتاب های علمی تخیلی و فانتزی بودم، معمایی/هیجانی هم می خواندم. ژانر مورد علاقه من در حال حاضر ژانری است که می نویسم، رازهای دنج.
شما می توانید تمام کتاب های من را از اینجا ببینید ارتباط دادن. به روز باشید، در خبرنامه من ثبت نام کنید و من را دنبال کنید وبلاگ.
در روزهای اولیه انتشار خود، توییتر قهرمان رسانه های اجتماعی بود. هنوز دوستان زیادی از آن روزها دارم. با رشد آن، مدیریت آن سختتر شد و تأثیر فیسبوک به سرعت رشد کرد.
من چندین منبع رایگان را برای برنامهریزی پستها در توییتر و فیسبوک امتحان کردم. برای انجام هر کاری که میخواستم و نیاز داشتم، چندین منبع لازم بود. که کاملا غیرقابل تحمل شد. علاوه بر این، ممکن است کار را متوقف کنند، به حالت پرداخت بروند یا حتی ناپدید شوند.
من درباره Social Champ در AppSumo شنیدم و کنجکاو شدم. فکر کردم شاید راه حل همه کاره ای باشد که به آن نیاز داشتم. در حال حاضر، من سه وب سایت، چندین صفحه فیس بوک، یک گروه فیس بوک، همراه با دو حساب توییتر و دو حساب اینستاگرام داشتم.
حدس بزن چی شده؟ بود! Social Champ بی عیب و نقص کار می کند و به بهبود رابط کاربری خود ادامه می دهد. آنها ساعت های بی شماری مرا نجات داده اند. اکنون می توانم یک ماه کامل پست را از قبل برنامه ریزی کنم!
من گروهی از خوانندگان و طرفداران را در فیس بوک – انجمن من – مدیریت می کنم. روزی دوبار پست میزارم پست صبح در یک موضوع روزانه است و بعدازظهر نوعی سوال یا بازی است. Social Champ به من این امکان را می دهد که آنها را از قبل برنامه ریزی کنم و نگرانی زیادی در مورد اینکه آیا این کار را انجام داده ام یا نه، از من دور می کند. بله، برای صفحه تقویم!
نمی دانم تا کی به نوشتن ادامه خواهم داد. من به اندازه کافی داستان های عقب مانده برای 4-5 سال دیگر دارم. من می دانم که به استفاده از Social Champ ادامه خواهم داد.
ما در Social Champ مشتاقانه منتظر خدمت شما و بسیاری دیگر در سالهای آینده هستیم. ممنون از اینکه وقت گذاشتید و به ما پاسخ دادید.